پيام دوستان
+
[تلگرام]
استاد دلها هنوز #مستاجر است اما
مسئوليني که در کاخهاي چندهزارمتري ملتي را به بيچارگي کشيدهاند هديه ناچيز هواداران ميليوني براي اجاره سرپناه پناهيان را کنار نام طبري ميآورند
طبري رفيق شما مسئولين است نه #پناهيان_بي_سرپناه
استاد پناهيان هنوز هم مستاجر هستند و خانهاي که رسانه هاي دروغپراکن اصلاح طلب و ضدانقلاب و بهاري از آن دم ميزنند آپارتمان کوچکي بوده که استاد در همان جا نيز ساکن نشدهاند و امروز در يکي از شهرک هاي اطراف تهران مستاجر هستند
پن
طوفان عاشورائيت لرزانده کاخ ظلم را
بايد هم آتش افکنند بر سرپناهت ياحسين
@mostazafen
همابانو
103/8/16
*ترخون بانو*
103/7/1
به چه کار آيد جز حسرت دل از پي دوست من شکيبايي را در زندگي برگزيدم و افسوس جدل با دل خود مهمان ويژه اين بازي بود خاطري دارم پر از زرق و برق زيباي اخوت و مروت اما چه سود در اينجا هم دلي و همسفري با هم متقارن نبود هرکي به سوي تقدير جفا مي کرد يار سوگل خويش را نجوا مي کرد يادم ايد آن روز شيرين سرکش از آن ديار آشنا و قديم حال گذشته از همه احوالم آن دل زمهرير و خوش خط و خالم کو
+
من غزل بودم، رهايم کرد دستي ناتمام
شاه شطرنجي که تا آخر همان سرباز ماند
.
از بهاي عشق پرسيدم، نوشتي: آه و اشک
پاسخت امّا ميان هالهاي از راز ماند
.
محمّد عابديني
#به_وقت_شعر
كيوان گيتي نژاد و
103/4/7
دلم رازي نالان و غمگين سر داده بود. لاجرم بر ماندن يا رفتني غريب سخن مي گفت همي. يار خوش زبان من اما داغ يار بر بالين ديده بود. زمهرير عاشق شد در پي تقدير و صحراي احمر مدني در خفا بايد مي بود. حال من حال غريبي ست اين روزا هم در ماندن هم در رفتن مخير گشته بود دلم تنگ ميشود براي آن يار جاني ندا آمد که حيدر با تو پيمان بسته بود مي روي اي خوش روان هجرت بنماي اما يار بايد بايد ني تمود
+
عمريست عاشقت شده اين مرد بي قرار
اين مرد زخم خورده ي شيداي سوخته
#تک_بيت
#خط_خودکاري
محمّد عابديني
دبيرستان انصاري
103/4/5
+
مي دوني خشک بري خيس برگردي يعني چي؟
#سفير_انگليس
دبيرستان انصاري
103/4/5
+
آيا تاکنون فکر کرده ايد چرا لاشخورها پرندگاني کچل هستند؟
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
لاشخورها پرندگاني هستند که از لاشه يعني جسد حيوانات مرده تغذيه مي کنند و حتي برخي از اين لاشه ها ممکن است گنديده باشد. وقتي لاشه چند روز مي ماند بعلت فساد از ميکروب پوشيده مي شود.
اگر سر لاشخور مو يا پر داشت هنگامي که با منقار خود از گوشت لاشه تغذيه مي کرد، ميکروبها وارد موهايش مي شدند و همان جا رشد مي کردند.
اما بي موئي سر لاشخور باعث مي شود که کله اين حيوان در معرض تابش مستقيم آفتاب قرار گيرد
راستي يک سوال لاشخورها حيواناتي نجيب اند يا لاشه جمع کناني زحمتکش در جامعه وحوش که جامعه را از لوث لاشه هاي گنديده ضد عفوني مي کنند؟و اينکه حيواني با چنين ارزشمندي خداوند چهره اي به شدت لاشخوري به ايشان عطا کرده و نامي مثل دکتر يا مهندس برايش نگذاشته اند قبول داريد در عين اينکه گندهاي ما را جمع مي کنند بي معرفتي ها و کم توجهي ها و کم گرفته شدنهاي بيشماري را هم از سر مي گذرانند؟
+
امام باقر (عليهالسّلام) فرمود:
صبر دو صورت است:
صبر بر بلا که خوب و نيکو است
ولي بهترين اين دو صبر دوري از حرام است.
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
+
در #راهپيمايي دشمنان خارجي و در #انتخابات دشمنان داخلي را از مرزهاي #انقلاب دور خواهيم کرد إنشاءالله.
و آنروز يقيناً خواهد آمد که اين پاهاي گامبرداشته در مسير راهپيمايي و اين دستهاي قلمزده در برگههاي رأي در عرصه محاسبه الهي به فريادمان ميرسند.
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
مهم اين است که با دست بنويسي با سر برداري با دل جذب کني با جان دفاع کني و هر دو را باغيرت ابدي کني اگر در اين راه به او سپاري با جان امضا اش کني با آبرو هضم اش کني بي پروا به آستان حيدري اش دل بدهي جانت را تسليم باورت کني اين باور را به زينت عشق ابدي کني اين ميشود معامله قرن مکتب حيدري که ميعادگاه و نتيجه اش در صحراي احمر به علمداري حيدرثاني و به غيرت ذوليميني و يسارايي حيدريون نماد ملي ما ميشود
+
از دست خودم شکسته شد بال خودم
عمريست شدم اسيرِ چنگال خودم
من گم شده ام، نيست کسي دنبالم
بايد بروم خودم به دنبال خودم
محمّد عابديني
كيوان گيتي نژاد و
103/3/28
+
چوپان بيچاره خودش را كشت كه آن بز چالاك از آن جوي آب بپرد نشد كه نشد...!
او ميدانست پريدن اين بز از جوي آب همان و پريدن يك گله گوسفند و بز به دنبال آن همان...
عرض جوي آب قدري نبود كه حيواني چون بز نتواند از آن بگذرد ...
نه چوبي كه بر تن و بدنش ميزد سودي بخشيد و نه فريادهاي چوپان بخت برگشته.
شور زندگي۲
103/3/28
پيرمرد دنيا ديدهاي از آن جا ميگذشت وقتي ماجرا را ديد پيش آمد و گفت من چاره كار را ميدانم.
آنگاه چوب دستي خود را در جوي آب فرو برد و آب زلال جوي را گل آلود كرد.
بز به محض آنكه آب جوي را ديد از سر آن پريد و در پي او تمام گله پريد.
چوپان مات و مبهوت ماند. اين چه كاري بود و چه تأثيري داشت؟
پيرمرد كه آثار بهت و حيرت را در چهره چوپان جوان ميديد گفت : تعجبي ندارد تا خودش را در جوي آب ميديد حاضر نبود پا روي خويش بگذارد ، آب را كه گل كردم ديگر خودش را نديد و از جوي پريد.
زيبا بود اما از. کدام جوب و بسوي چه هدفي پريد؟؟آخر حيوان بيچاره اگر نمي دانست آن سوي جو به چه انتظار او مي کشند ؟و مقصد و مسير به کجاست؟و او به چه و کدامين سو بايد خيز بردارد و اينکه صرف گلآلود کردن جوي بي آنکه از هدف و انتظاري که در آن سوي جوب ا را مي کشد وقتي مسير و هدف و دليل پرش از جوب مجهول است و ...چه انتظاري که از نداشته و نادانسته ها از مسيري که تا امروز فقط شکست را به چهره اش آشنا داشته
كوروش-7
103/1/12
+
سلام ورحمت خداي بر دوستان جان / گفت : پندم بده . شنيد : عجب دارم ازکسي که جواهر از غارت دزدان حفظ مي کندولي ايمانش را ازغارت شيطان ايمن نميدارد.
* راوندي *
103/1/6
+
دوران پارسي يار بگذشت و پير گشتيم ، در دست گوشي خود خيلي اسير گشتيم ، ارادتمند همه پارسي ياري هاي قديم کاف شين @};- :'( پيج اينستا @KARIM_SHAHZADEH شماره ايتا 09149107001
کفش هاي مکاشفه
102/12/14
درود بر شما و ماندگاريتان . بهر حال هر چيزي در دنيا يک دوره اي داره خود اينستا هم مدتي بعد از رونق ميافته و بجاش نرم افزارهاي بهتري مياد درست مثل دوران کودکي و نوجواني ما که با همه سختي چقدر شيرين بود و ديگه تکرار نميشه و با زندگي کودکان و نوجوانان فعلي از زمين تا آسمون فرق ميکنه .
آقاي مدير والامقام دل وقتي جوون جاي گر گرون چون پارسي بلاک جاي عطار و بزاز و خياط دانشجو و دانشگاه همينه و همينجاست دوستان تنها گم د غبار راه و جلوه جادههاي پر نشيب گاها هموار و ديدني هاي مزور و محدب و مقرر در اين چرخه جادو گشته اند و هرجا بروند خانه خود را از ياد نمي برند برمي گردند البته با سرام برمي گردند ذره اي صبر و حوصله مي جويد ذره اي حس ششم چاشني اش و...
كيوان گيتي نژاد و
102/11/27
منظور شما جمهوري اسلاميه و ايرانيشه ؟ آخه مثلا پاکستاني اونم هست که مثل شما خودشو حکومت اسلامي ميدونه !
جمهوري شکلي از شکلاي حکومت در آموزه هاي غربي در علوم اجتماعيه ، نه آموزه ي دين يعني اسلام در باب حکومت . قاطي نکنيد مخلوق عجيب و غريب غربيتونو با مخلوق اسلام ، جناب کافر به اسلام ! و مومن به غرب !
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} درودتان باد ، واقعيتي بود که اگر از دست ما کاري بر نياد عاقبت خداوند رسيدگي خواهد کرد ...
+
از شيخنا پرسيدني که لايک چيست؟
جواب دادلايک واژه اي بسيار شيرين وپرمعنا! كه اگه براي يكي بكوبيد اجردنيا واخرت بريد
مريدي با آوردن مثالي فرمودندي که لايک نوعي پاچه خواريست که نصيب مدير و افراد مهم سايت ميشودحتي اگر پست خالي بدهند!
ديگري فرمود: لايك وسيله ايست هدفمند براي رفع عذاب وجدان براي پست ندادن
بحث در ميان مريدان بالا گرفت که يکي از مريدان از خوابي که شب گذشته ديده بود پرده برداشت که:
my writings
102/11/6